موسیقی ملی ایران
گذری بر موسیقی فاخر ایرانی و دماوند موسیقی ایران استاد محمدرضا شجریان
| ||
|
معرفی برخی ازاساتيد موسيقی ايران (بخش اول ) استاد ابوالحسن صبا از موسيقیدانان و آهنگسازان ايران
علاقه و استعداد صبا در زمينه ی موسيقی باعث شد که وی رفتن به مدرسه ی عالی موسيقی را به کالج آمريکايی ترجيح دهد. در سال ١٣٠٢ کلنل علينقی وزيری، از تارنوازان برجسته ی تاريخ موسيقی ايران، مدرسه ی عالی موسيقی را تأسيس نمود و ابوالحسن صبا در آنجا مشغول به تحصيل شد. از همانجا بود که صبا با ايجاد سبک جديدی در نواختن ويولن تأثير شگرفی در نحوه ی نواختن آن در موسيقی ايرانی گذاشت. وی معتقد بود که قبل از اين مدرسه، ويولن در موسيقی ايرانی به طرز مخشوشی نواخته ميشد که شايسته ی آن نبود و در حقيقت ويولن از روی کمانچه مشق ميشد. استاد صبا در سال ١٣٠٦ از طرف استاد علينقی وزيری مأمور شد تا در رشت مدرسهای مخصوص موسيقی تأسيس کند. وی نزديک به دو سال در رشت اقامت داشت. در طول اين دو سال، علاوه بر تدريس موسيقی به روستاها و کوهپايه های اطراف رشت ميرفت و به جمع آوری آهنگها و نغمه های محلی ميپرداخت. او آنچه که در ساز نوازندگان يا نی چوپانان ميشنيد، به دقت به روی کاغذ مي آورد. نوازندگان محلی تعريف ميکردند که وقتی صبا به ديدارشان ميرفت با چه دقتی به سازشان گوش ميداد و مينوشت و با چه شور و اشتياقی آنچه را که شنيده بود، برای ايشان مينواخت. صبا معتقد بود که منابع و سرچشمه های اصلی موسيقی سنتی ايرانی همان آهنگها و نغمه های محلی است. دکتر تقی تفضلی، نويسنده و موسيقيشناس، درباره ی صبا ميگويد: >صبا نگران بود که يک عده هميشه ميگويند موسيقی ايرانی غم انگيز، پردرد و غمناک است. ميگفت اگر قرار باشد که برای عوض کردن آن، بگردند که يک موسيقی نشاط انگيز پيدا کنند و خداي ناکرده ريشه ی آن موسيقی، موسيقی ايرانی نباشد، اين صدمه و آسيبی است که به موسيقی ايرانی ميخورد و نوعی از موسيقی به وجــــود مي آيد که ايرانی نخواهد بود. زيرا مي بينيم عدهای هستند که موسيقی اصيل ايرانی را فــــراموش کرده اند و موسيقيای که تحويل جوانها ميدهند، چيزی که نيست، موسيقی اصيل ايرانی است! صبا از اشخاصی است که کاملاً سنت موسيقی ايرانی را حفظ کرده و باعث افتخار موسيقی ايرانی است.<
صبا، علاوه بر ويولن، سازهای ديگر را نيز تعليم ميداد و با بهره گيری از تجربياتش در دوران يادگيری خود، از روشهای گوناگونی جهت تدريس استفاده مينمود، به خصوص در مورد ويولن، که چندان دنباله رو روشهای غربی نبود. وی در تدريس، سعی ميکرد که هرچه ميداند به هنرجو بياموزد. از آنهايی که با استعداد بودند اما توانايی پرداخت شهريه را نداشتند، مبلغی دريافت نميکرد و به گفته ی فرزندانش، شبها تا دير وقت به کار تدريس مشغول بود. از نظر صبا، در موسيقی و يادگيری آن، همواره مرزی وجود دارد که برخی ميتوانند از آن عبورکنند و به پيش بروند و برخی نميتوانند. او افراد با استعداد را تشويق ميکرد و افرادی را که نميتوانستند از آن مرز عبور کنند، به کار ديگری ترغيب مينمود.
صبا، علاوه بر موسيقی، نقاشی را در دوران جوانی در مدرسه ی کمال الملک آموخت. وی علاوه بر آشنايی کامل با ادبيات کلاسيک ايران، زبان انگليسی را خوب ميدانست و از ادبيات جديد نيز اطلاع داشت. اين موسيقيدان بزرگ با نيما يوشيج و شهريار روابط نزديک داشت. از ميان تمام سازهايی که مينواخت، «سه تار» را برای خلوت تنهايی خود برگزيده بود و عقيده داشت که سه تار بهترين وسيله ای است که نوازنده ميتواند با آن احساساتش را بيان کند. صبا را ميتوان احياکننده ی روش صحيح و قديمی سه تارنوازی دانست.
چه شرابی به تو دادند که مدهوش شدی؟ تو که آتشکده ی عشق و محبت بودی چه بلا رفت که خاکستر خاموش شدی؟ به چه دستی زدی آن ساز شبانگاه ی را که خود از رقت آن بيخود و بيهوش شدی تو به صد نغمه، زبان بودی و دلها هم گوش چه شنفتی که زبان بستی و خود گوش شدی؟ خلق را گر چه وفا نيست و ليکن گل من نه گمان دار که رفتی و فراموش شدی تا ابد خاطر ما خونی و رنگين از تست تو هم آميخته با خون سياوش شدی
مولف بر سر مزار استاد صبا در ظهيرالدوله (تهران) از سمت راست : مجتبی غلامی . مجید غلامی . علی بیات
نظرات شما عزیزان: برچسبها: [ چهار شنبه 15 شهريور 1391برچسب:معرفی اساتید موسیقی ایرانی,تاریخ موسیقی ایرانی,استاد ابوالحسن صبا, ] [ 11:8 ] [ علی بیات ]
|
|